معنی فارسی bird-dogged
B1عمل پیگیری و کمک در شکار پرندگان به وسیله سگپرنده.
The action of tracking or helping to find birds, usually by a trained dog.
- verb
verb
معنی(verb):
To watch closely.
معنی(verb):
To seek out.
example
معنی(example):
او سالها به عنوان سگپرنده کار کرد قبل از اینکه شکارچی ماهری شود.
مثال:
He bird-dogged for years before he became a skilled hunter.
معنی(example):
آنها برای دوستانشان سگپرنده کردند تا مطمئن شوند بهترین مکانها را میگیرند.
مثال:
They bird-dogged for their friends to ensure they got the best spots.
معنی فارسی کلمه bird-dogged
:
عمل پیگیری و کمک در شکار پرندگان به وسیله سگپرنده.