معنی فارسی birdbander

B1

شخصی که به برچسب‌گذاری پرندگان می‌پردازد تا رفتارها و الگوهای مهاجرت آنها را بررسی کند.

An individual who bands birds for research purposes to track their migration and study their behavior.

example
معنی(example):

پرنده‌بند به دقت یک بند را به پای پرنده وصل می‌کند.

مثال:

The birdbander carefully attaches a band to the bird's leg.

معنی(example):

پرنده‌بندها به مطالعه الگوهای مهاجرت کمک می‌کنند.

مثال:

Birdbanders contribute to the study of migratory patterns.

معنی فارسی کلمه birdbander

: معنی birdbander به فارسی

شخصی که به برچسب‌گذاری پرندگان می‌پردازد تا رفتارها و الگوهای مهاجرت آنها را بررسی کند.