معنی فارسی birdcage
B1قفسی برای نگهداری پرندگان معمولاً به شکل مشبک یا مفتولی.
A structure for confining birds, typically made of metal or wire.
- noun
noun
معنی(noun):
A cage to keep pet or zoological specimen birds in.
معنی(noun):
A game of chance played with dice; chuck-a-luck.
example
معنی(example):
قفسی برای پرندگان به زیبایی طراحی شده بود تا پرندگان زیادی را در خود جای دهد.
مثال:
The birdcage was beautifully designed to accommodate many birds.
معنی(example):
او اتاق نشیمن خود را با یک قفس پرندگان قدیمی تزئین کرد.
مثال:
She decorated her living room with a vintage birdcage.
معنی فارسی کلمه birdcage
:
قفسی برای نگهداری پرندگان معمولاً به شکل مشبک یا مفتولی.
