معنی فارسی birdling

A2 /ˈbɜɹd.lɪŋ/

پرنده کوچک، به ویژه پرنده‌ای که تازه از تخم بیرون آمده یا در حال یادگیری پرواز است.

A small young bird, especially one that has recently hatched or is learning to fly.

noun
معنی(noun):

A little bird; birdie; a nestling (young bird, baby bird).

example
معنی(example):

پرنده‌ کوچک، پرنده‌ای جوان است که تازه شروع به پرواز کرده است.

مثال:

A birdling is a young bird that is just beginning to fly.

معنی(example):

پرنده‌ کوچک برای مادرش جیک‌جیک می‌کرد.

مثال:

The birdling was chirping for its mother.

معنی فارسی کلمه birdling

: معنی birdling به فارسی

پرنده کوچک، به ویژه پرنده‌ای که تازه از تخم بیرون آمده یا در حال یادگیری پرواز است.