معنی فارسی birdnester
B1پرندهزار، فردی که به جمعآوری تخممرغ یا مراقبت از لانههای پرندگان پرداخته و اطلاعاتی در این زمینه دارد.
A person who collects bird eggs or manages bird nests.
- NOUN
example
معنی(example):
پرندهزار تخممرغهایی از لانهها جمعآوری کرد.
مثال:
The birdnester collected eggs from the nests.
معنی(example):
به عنوان یک پرندهزار ماهر، او بهترین شیوهها برای حفاظت از پرندگان را درک میکرد.
مثال:
As a skilled birdnester, she understood the best practices for protecting birds.
معنی فارسی کلمه birdnester
:
پرندهزار، فردی که به جمعآوری تخممرغ یا مراقبت از لانههای پرندگان پرداخته و اطلاعاتی در این زمینه دارد.