معنی فارسی birdtable

A2

جدول پرنده، سکویی که مخصوصاً برای گذاشتن غذا برای پرندگان طراحی شده است.

A table specifically designed for placing bird food.

noun
معنی(noun):

A construction with a tablelike surface, placed outdoors to supply food to birds.

example
معنی(example):

یک جدول پرنده می‌تواند به حفظ جمعیت‌های محلی پرندگان کمک کند.

مثال:

A birdtable can help conserve local bird populations.

معنی(example):

او از تماشای پرندگان از جدول پرنده‌اش لذت می‌برد.

مثال:

He enjoys watching birds from his birdtable.

معنی فارسی کلمه birdtable

: معنی birdtable به فارسی

جدول پرنده، سکویی که مخصوصاً برای گذاشتن غذا برای پرندگان طراحی شده است.