معنی فارسی birdwitted

B2

باهوش در زمینه پرندگان، اشاره به فردی که دارای ذکاوت و هوش در برخورد با مسائل است.

Quick-witted or having a sharp intellect; often used to describe someone who can think fast.

example
معنی(example):

او یک رویکرد باهوش در حل مسائل دارد.

مثال:

She has a birdwitted approach to solving problems.

معنی(example):

باهوش بودن در زمینه پرندگان به او این امکان را می‌دهد که سریع فکر کند.

مثال:

Being birdwitted allows him to think quickly on his feet.

معنی فارسی کلمه birdwitted

: معنی birdwitted به فارسی

باهوش در زمینه پرندگان، اشاره به فردی که دارای ذکاوت و هوش در برخورد با مسائل است.