معنی فارسی biri

B1

بیری، اصطلاحی که در برخی از مناطق برای اشاره به بیدی‌ها به کار می‌رود و ممکن است به أنواع مختلف آن اشاره داشته باشد.

A term used in certain regions interchangeably with beedis.

example
معنی(example):

بیری اصطلاحی است که در برخی مناطق برای اشاره به بیدی‌ها استفاده می‌شود.

مثال:

Biri is a term used in some regions to refer to beedis.

معنی(example):

در بازارهای محلی، بیری غالباً در کنار سایر محصولات توتون یافت می‌شود.

مثال:

In local markets, biri can often be found alongside other tobacco products.

معنی فارسی کلمه biri

: معنی biri به فارسی

بیری، اصطلاحی که در برخی از مناطق برای اشاره به بیدی‌ها به کار می‌رود و ممکن است به أنواع مختلف آن اشاره داشته باشد.