معنی فارسی birkremite

B2

نوعی معدنی که معمولاً در نقاط خاصی از زمین شناخته می‌شود و ویژگی‌های منحصر به فردی دارد.

A mineral type that occurs in specific geological settings, often with unique properties.

example
معنی(example):

Birkremite نوعی معدنی است که در ساختارهای زمین‌شناسی خاص یافت می‌شود.

مثال:

Birkremite is a type of mineral found in specific geological formations.

معنی(example):

زمین‌شناسان از کشف birkremite در این منطقه هیجان‌زده هستند.

مثال:

Geologists are excited to discover birkremite in the area.

معنی فارسی کلمه birkremite

: معنی birkremite به فارسی

نوعی معدنی که معمولاً در نقاط خاصی از زمین شناخته می‌شود و ویژگی‌های منحصر به فردی دارد.