معنی فارسی birles
B1ارتباطات یا پیوندهای میان افراد یا گروهها.
Connections or communications maintained between individuals or groups.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها از بیلها برای برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده کردند.
مثال:
They used birles to communicate with one another.
معنی(example):
بیلها پیوندی قوی میان تیم ایجاد کردند.
مثال:
The birles created a strong bond among the team.
معنی فارسی کلمه birles
:
ارتباطات یا پیوندهای میان افراد یا گروهها.