معنی فارسی bisectionally
B1به صورت بیسکشنال به معنای به دو بخش مساوی تقسیم کردن یا آنالیز کردن است.
In a manner that relates to or involves bisection.
- ADVERB
example
معنی(example):
این فرآیند به صورت بیسکشنال اعمال شد تا دقت تضمین شود.
مثال:
The process was bisectionally applied to ensure accuracy.
معنی(example):
داده‌ها به صورت بیسکشنال برای وضوح بهتر ارزیابی شدند.
مثال:
The data was bisectionally assessed for better clarity.
معنی فارسی کلمه bisectionally
:
به صورت بیسکشنال به معنای به دو بخش مساوی تقسیم کردن یا آنالیز کردن است.
