معنی فارسی bismarckianism

C1

بیسمارکیسم، اشاره به نوعی از سیاست‌گذاری و دیپلماسی است که به نام اتو فون بیسمارک شهرت یافته است و بر اساس وحدت ملی، و مبارزه با سوسیالیسم و دموکراسی شکل گرفته است.

A political doctrine associated with Otto von Bismarck, characterized by pragmatic policies, realpolitik, and a focus on national unity.

example
معنی(example):

بیسمارکیسم به استراتژی‌های سیاسی مورد استفاده توسط اتو فون بیسمارک اشاره دارد.

مثال:

Bismarckianism refers to the political strategies used by Otto von Bismarck.

معنی(example):

اصول بیسمارکیسم به شدت بر سیاست‌های آلمان تاثیر گذاشت.

مثال:

The principles of Bismarckianism greatly influenced German politics.

معنی فارسی کلمه bismarckianism

: معنی bismarckianism به فارسی

بیسمارکیسم، اشاره به نوعی از سیاست‌گذاری و دیپلماسی است که به نام اتو فون بیسمارک شهرت یافته است و بر اساس وحدت ملی، و مبارزه با سوسیالیسم و دموکراسی شکل گرفته است.