معنی فارسی bistoury
B2 /ˈbɪstʊɹi/بیستوری، چاقوی جراحی با تیغهای باریک و تیز که برای برشهای دقیق استفاده میشود.
A small surgical knife with a pointed tip used for detailed surgical tasks.
- noun
noun
معنی(noun):
A narrow-bladed surgical knife.
example
معنی(example):
جراح از بیستوری برای ایجاد یک برش دقیق استفاده کرد.
مثال:
The surgeon used a bistoury to make a precise incision.
معنی(example):
بیستوری، چاقوی جراحی کوچکی است که برای کارهای دقیق استفاده میشود.
مثال:
A bistoury is a small surgical knife used for detailed work.
معنی فارسی کلمه bistoury
:
بیستوری، چاقوی جراحی با تیغهای باریک و تیز که برای برشهای دقیق استفاده میشود.