معنی فارسی bit parts
B2نقش‌های کوچک به بازی‌های کوتاه و فرعی در فیلم‌ها یا نمایش‌ها اطلاق می‌شود.
Minor roles in films, plays, or television shows.
- noun
noun
معنی(noun):
A minor role, generally not assigned a name.
مثال:
2005, Most of her work, however, consisted of bit parts. She often was cast in movies credited only as "flower vendor," "warden" or "suntan lady," — 'Five Easy Pieces' waitress dead at 85, CNN online.
example
معنی(example):
او در چندین فیلم نقش‌های کوچک بازی کرد قبل از اینکه به یک نقش اصلی برسد.
مثال:
He played bit parts in several movies before landing a leading role.
معنی(example):
بازیگران می‌توانند از طریق ایفای نقش‌های کوچک تجربه کسب کنند.
مثال:
Actors can gain experience through performing bit parts.
معنی فارسی کلمه bit parts
:
نقش‌های کوچک به بازی‌های کوتاه و فرعی در فیلم‌ها یا نمایش‌ها اطلاق می‌شود.
