معنی فارسی bitesized

B1

به معنای معلومات یا محتواهایی است که به بخش‌های کوچکی تقسیم شده‌اند تا آسان‌تر قابل درک باشند.

Referring to content that is compartmentalized into small, manageable pieces for better comprehension.

example
معنی(example):

او قطعات اطلاعاتی کوچک و قابل هضم را برای یادگیری ترجیح می‌دهد.

مثال:

She prefers bite-sized pieces of information for learning.

معنی(example):

دستور پخت به مراحل کوچک و قابل هضم تقسیم شده است تا راحت‌تر پخته شود.

مثال:

The recipe is divided into bite-sized steps for easy cooking.

معنی فارسی کلمه bitesized

: معنی bitesized به فارسی

به معنای معلومات یا محتواهایی است که به بخش‌های کوچکی تقسیم شده‌اند تا آسان‌تر قابل درک باشند.