معنی فارسی bits and pieces

B2

مجموعه‌ای از چیزهای کوچک و تفکیک‌شده، ممکن است بدون ارتباط واضح باشند.

A variety of small items or parts, often scattered or not connected.

noun
معنی(noun):

A random assortment of things; small remaining pieces and things.

example
معنی(example):

من چند تکه و قطعه از اسباب‌بازی‌های قدیمی را در زیرشیروانی پیدا کردم.

مثال:

I found some bits and pieces of old toys in the attic.

معنی(example):

او تکه‌ها و قطعاتی جمع‌آوری کرد تا یک اثر هنری جدید بسازد.

مثال:

She collected bits and pieces to create a new artwork.

معنی فارسی کلمه bits and pieces

: معنی bits and pieces به فارسی

مجموعه‌ای از چیزهای کوچک و تفکیک‌شده، ممکن است بدون ارتباط واضح باشند.