معنی فارسی bitsy
B1کوچک و ظریف، معمولاً به گونهای که چشمنواز باشد.
Small and delicate, often in an appealing way.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عنکبوت ریز به سمت لوله آب بالا رفت.
مثال:
The bitsy spider climbed up the water spout.
معنی(example):
او یک مجموعه ریز از سنگهای کوچک دارد.
مثال:
She has a bitsy collection of tiny rocks.
معنی فارسی کلمه bitsy
:
کوچک و ظریف، معمولاً به گونهای که چشمنواز باشد.