معنی فارسی bitter-

B1

تلخ، به معنای طعمی است که اغلب نامطلوب یا ناخوشایند توصیف می‌شود یا می‌تواند به حالت روحی منفی اشاره کند.

An unpleasantly sharp taste, often related to emotions or experiences that are harsh or resentful.

example
معنی(example):

او به خاطر قهوه طعم تلخی در دهانش دارد.

مثال:

He has a bitter taste in his mouth from the coffee.

معنی(example):

تجربه او احساس تلخی به جا گذاشت.

مثال:

Her experience left a bitter feeling.

معنی فارسی کلمه bitter-

: معنی bitter- به فارسی

تلخ، به معنای طعمی است که اغلب نامطلوب یا ناخوشایند توصیف می‌شود یا می‌تواند به حالت روحی منفی اشاره کند.