معنی فارسی bittersweet shells

B2

چندین پوسته که حس تلخی و شیرینی را به همراه دارند و معمولاً در طبیعت یافت می‌شوند.

Multiple shells that evoke a mix of feelings of pleasure and sadness.

example
معنی(example):

پوسته‌های تلخ و شیرین در سواحل پراکنده بودند.

مثال:

The bittersweet shells were scattered across the beach.

معنی(example):

آنها پوسته‌های تلخ و شیرین را به‌عنوان سوغاتی جمع‌آوری کردند.

مثال:

They collected bittersweet shells as souvenirs.

معنی فارسی کلمه bittersweet shells

: معنی bittersweet shells به فارسی

چندین پوسته که حس تلخی و شیرینی را به همراه دارند و معمولاً در طبیعت یافت می‌شوند.