معنی فارسی bivvied
B1به معنای خوابیدن در بیوی یا چادر سبک و موقتی است.
Past tense of 'bivvy', meaning to have slept or rested in a bivvy.
- verb
verb
معنی(verb):
To erect, or to stay in, such a tent or shelter.
example
معنی(example):
آنها دیشب زیر ستارهها بیوی زدند.
مثال:
They bivvied under the stars last night.
معنی(example):
ما پس از پیادهروی طولانی، کنار رودخانه بیوی زدیم.
مثال:
We bivvied by the river after a long hike.
معنی فارسی کلمه bivvied
:
به معنای خوابیدن در بیوی یا چادر سبک و موقتی است.