معنی فارسی bixin
B1ترکیب طبیعی که به عنوان رنگزا در صنایع غذایی به کار میرود.
A natural compound used as a coloring agent in the food industry.
- NOUN
example
معنی(example):
بیکسین ترکیبی است که از دانههای گیاه اناتو بهدست میآید.
مثال:
Bixin is a compound derived from the seeds of the annatto plant.
معنی(example):
رنگ بیکسین بهطور معمول به عنوان رنگ طبیعی در غذاها استفاده میشود.
مثال:
The color of bixin is often used as a natural dye in food.
معنی فارسی کلمه bixin
:
ترکیب طبیعی که به عنوان رنگزا در صنایع غذایی به کار میرود.