معنی فارسی bkpt
B1bkpt، نقطهای که در آن ممکن است فعالیتی متوقف شود.
Breakpoint; a designated point in a process where execution can be paused.
- OTHER
example
معنی(example):
bkpt نقطهای است که میتوانی توقف کنی.
مثال:
The bkpt indicates a point where you can pause.
معنی(example):
از bkpt برای تقسیم کارهای طولانی به بخشهای قابل مدیریت استفاده کنید.
مثال:
Use the bkpt to break up long tasks into manageable parts.
معنی فارسی کلمه bkpt
:
bkpt، نقطهای که در آن ممکن است فعالیتی متوقف شود.