معنی فارسی blabs
B1 /blæbz/بلاب به صحبت کردن زیاد و بیفکری اشاره دارد.
To talk excessively, often about trivial matters.
- verb
verb
معنی(verb):
To tell tales; to gossip without reserve or discretion.
example
معنی(example):
آنها همیشه درباره برنامههای آخر هفتهشان بلاب میکنند.
مثال:
They always blab about their weekend plans.
معنی(example):
او وقتی هیجانزده است تمایل دارد بلاب کند.
مثال:
She tends to blab when she is excited.
معنی فارسی کلمه blabs
:
بلاب به صحبت کردن زیاد و بیفکری اشاره دارد.