معنی فارسی black out
B1بیهوش شدن یا از دست دادن هوشیاری، به طور معمول به دلیل استرس یا بیماری.
To lose consciousness temporarily; to faint.
- verb
verb
معنی(verb):
To censor or cover up by writing over with black ink.
معنی(verb):
To censor or cover up.
معنی(verb):
To lose consciousness; to suffer a blackout.
معنی(verb):
To obscure in darkness.
example
معنی(example):
او در طول جلسه طولانی بیهوش شد.
مثال:
He fainted and blacked out during the long meeting.
معنی(example):
شاهد بعد از دیدن تصادف بیهوش شد.
مثال:
The witness blacked out after seeing the accident.
معنی فارسی کلمه black out
:
بیهوش شدن یا از دست دادن هوشیاری، به طور معمول به دلیل استرس یا بیماری.
