معنی فارسی blackbirder
B1پرندهگیری که برای فروش یا تجارت پرندگان را捕 میکند.
A person who captures wild birds for commercial purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
یک پرندهگیر پرندگان را به فروش میگیرد.
مثال:
A blackbirder captures birds for sale.
معنی(example):
آنها یک پرندهگیر را استخدام کردند تا در گردشگری پرندگان به آنها کمک کند.
مثال:
They hired a blackbirder to help with their birdwatching.
معنی فارسی کلمه blackbirder
:
پرندهگیری که برای فروش یا تجارت پرندگان را捕 میکند.