معنی فارسی blackboy
B2بلکبوی، اصطلاحی است که معمولاً به جوانان سیاهپوست اشاره دارد و ممکن است برای توهین به کار رود.
An often derogatory term referring to young black individuals.
- noun
noun
معنی(noun):
(possibly offensive) An Aboriginal boy or servant.
معنی(noun):
Any plant in the genus Xanthorrhoea, native to Australia.
example
معنی(example):
اصطلاح 'بلکبوی' میتواند توهینآمیز تلقی شود.
مثال:
The term 'blackboy' can be considered offensive.
معنی(example):
در ادبیات، 'بلکبوی' گاهی اوقات نمایانگر مسائل اجتماعی است.
مثال:
In literature, 'blackboy' sometimes represents social issues.
معنی فارسی کلمه blackboy
:
بلکبوی، اصطلاحی است که معمولاً به جوانان سیاهپوست اشاره دارد و ممکن است برای توهین به کار رود.