معنی فارسی blackgum
B1درخت بلکگام، درختی با خاصیتهای زینتی و ظاهری زیبا.
A type of tree known for its ornamental qualities and vibrant colors.
- NOUN
example
معنی(example):
درخت بلکگام به خاطر رنگهای زندهاش در پاییز شناخته میشود.
مثال:
The blackgum tree is known for its vibrant fall colors.
معنی(example):
ما چندین درخت بلکگام را در طول مسیر دیدیم.
مثال:
We saw several blackgum trees along the trail.
معنی فارسی کلمه blackgum
:
درخت بلکگام، درختی با خاصیتهای زینتی و ظاهری زیبا.