معنی فارسی blackleaded
B1مدادی که دارای نوک سیاهنوک باشد، به عنوان یک ابزار هنری در الگوها و طراحیها استفاده میشود.
Refers to a pencil that has a black graphite core, used for fine detailing in art.
- verb
verb
معنی(verb):
To cover, treat or polish with graphite
example
معنی(example):
مداد سیاهنوک به خاطر نوک نازکش، مورد پسند بود.
مثال:
The blackleaded pencil was favored for its fine tip.
معنی(example):
او از یک ماژیک سیاهنوک برای حاشیهنویسی طراحی استفاده کرد.
مثال:
He used a blackleaded marker to outline the design.
معنی فارسی کلمه blackleaded
:
مدادی که دارای نوک سیاهنوک باشد، به عنوان یک ابزار هنری در الگوها و طراحیها استفاده میشود.