معنی فارسی blackneb

B1

نوعی مه یا ابر تیره، که معمولاً به شرایط مرموز یا ترسناک اشاره دارد.

A dark mist or fog that often suggests mystery or foreboding.

example
معنی(example):

مه سیاه‌نیب در تاریکی دره را پوشاند.

مثال:

The blackneb mist covered the valley in darkness.

معنی(example):

ما به سختی می‌توانستیم از طریق سیاه‌نیب که ما را احاطه کرده بود، ببینیم.

مثال:

We could barely see through the blackneb that enveloped us.

معنی فارسی کلمه blackneb

: معنی blackneb به فارسی

نوعی مه یا ابر تیره، که معمولاً به شرایط مرموز یا ترسناک اشاره دارد.