معنی فارسی blackpatch

B1

پیچ سیاه یا وصله سیاه، در اینجا به چیزی دلالت دارد که برای پوشاندن یا موقتی استفاده می‌شود.

A piece of material used to cover a defect or injury, often used descriptively for eye patches or similar items.

example
معنی(example):

او یک وصله سیاه بر روی چشمش wore.

مثال:

He wore a black patch over his eye.

معنی(example):

وصله سیاه روی دیوار نشانه‌ای از آسیب آب است.

مثال:

The black patch on the wall is a sign of water damage.

معنی فارسی کلمه blackpatch

: معنی blackpatch به فارسی

پیچ سیاه یا وصله سیاه، در اینجا به چیزی دلالت دارد که برای پوشاندن یا موقتی استفاده می‌شود.