معنی فارسی blade bones

B1

استخوان‌های تیغه که در بدن برخی موجودات وجود دارد و نقش مشابهی در اتصال اندام‌ها به بدن دارد.

The plural form of blade bone, referring to the shoulder bones in different species.

example
معنی(example):

دامپزشکان به مطالعه استخوان‌های تیغه در انواع مختلف حیوانات پرداختند.

مثال:

Veterinarians studied the blade bones of various animals.

معنی(example):

هر گونه ساختار متفاوتی در استخوان‌های تیغه خود دارد.

مثال:

Each species has a slightly different structure in their blade bones.

معنی فارسی کلمه blade bones

: معنی blade bones به فارسی

استخوان‌های تیغه که در بدن برخی موجودات وجود دارد و نقش مشابهی در اتصال اندام‌ها به بدن دارد.