معنی فارسی bladeless
B1بدون تیغه، طراحی که در آن هیچ تیغهای برای حرکت هوا وجود ندارد، به طوری که جریانی یکنواخت و آرام تولید میکند.
Referring to a fan or device that does not have visible blades and operates using alternative airflow principles.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک پنکه بدون تیغه از هوا بهره میبرد که توسط موتوری برای ایجاد جریانی صاف از هوا ضرب میشود.
مثال:
A bladeless fan uses air multiplied by a motor to create a smooth airflow.
معنی(example):
طراحی بدون تیغه باعث میشود که این دستگاه برای کودکان و حیوانات خانگی ایمنتر باشد.
مثال:
The bladeless design makes it safer for children and pets.
معنی فارسی کلمه bladeless
:
بدون تیغه، طراحی که در آن هیچ تیغهای برای حرکت هوا وجود ندارد، به طوری که جریانی یکنواخت و آرام تولید میکند.