معنی فارسی blaeberry
A2بلوبری، نوعی توت کوچک و شیرین، معمولاً بنفش یا آبی، که در طبیعت یافت میشود.
A small edible fruit, typically blue or purple, that grows on bushes.
- noun
noun
معنی(noun):
The bilberry, Vaccinium myrtillus.
example
معنی(example):
ما در حین پیادهروی از بوتهها بلوبری برداشت کردیم.
مثال:
We picked blaeberries from the bushes during our hike.
معنی(example):
بلوبریها یک اسنک خوشمزه و سالم هستند.
مثال:
Blaeberries are a delicious and healthy snack.
معنی فارسی کلمه blaeberry
:
بلوبری، نوعی توت کوچک و شیرین، معمولاً بنفش یا آبی، که در طبیعت یافت میشود.