معنی فارسی blan

B1

اصطلاحی که ممکن است در برخی مناطق خاص استفاده شود.

A term that might be used in specific regional dialects.

example
معنی(example):

بلن اصطلاحی کمتر رایج است که در برخی لهجه‌ها استفاده می‌شود.

مثال:

Blan is a less common term used in some dialects.

معنی(example):

درک بلن نیاز به آشنایی با زبان‌شناسی منطقه‌ای دارد.

مثال:

Understanding blan requires familiarity with regional linguistics.

معنی فارسی کلمه blan

: معنی blan به فارسی

اصطلاحی که ممکن است در برخی مناطق خاص استفاده شود.