معنی فارسی blatantness
B2آشکار بودن، صفتی برای وضعیت یا ویژگیای که بسیار واضح و صریح است.
The quality of being clear and very visible, often in a way that is unembarrassed or rude.
- NOUN
example
معنی(example):
آشکار بودن دروغهای او همه را شوکه کرد.
مثال:
The blatantness of his lies shocked everyone.
معنی(example):
آشکار بودن او در نشان دادن ثروتش تعجبآور بود.
مثال:
Her blatantness in flaunting her wealth was surprising.
معنی فارسی کلمه blatantness
:
آشکار بودن، صفتی برای وضعیت یا ویژگیای که بسیار واضح و صریح است.