معنی فارسی bleachfield
B1مکانی که برای استفاده از سفیدکننده و عملیات شستشو در نظر گرفته شده است.
An area designated for the use of bleach and cleaning operations.
- NOUN
example
معنی(example):
زمین سفیدکننده، ناحیهای بود که برای شستشوی سنگین تعیین شده بود.
مثال:
The bleachfield was an area designated for heavy-duty cleaning.
معنی(example):
آنها زمین سفیدکننده را به فضایی برای تمیزکاری اجتماعی تبدیل کردند.
مثال:
They turned the bleachfield into a community cleaning space.
معنی فارسی کلمه bleachfield
:
مکانی که برای استفاده از سفیدکننده و عملیات شستشو در نظر گرفته شده است.