معنی فارسی bleachman

B1

سفیدکن، شخصی که برای سفید کردن لباس‌ها از مواد سفیدکننده استفاده می‌کند.

A person responsible for using bleach to whiten clothes.

example
معنی(example):

سفیدکن لباس‌های لکه‌دار را سفید کرد.

مثال:

The bleachman cleaned the stained clothes.

معنی(example):

او به عنوان سفیدکن در خشک‌شویی کار می‌کرد.

مثال:

He worked as a bleachman in the laundry.

معنی فارسی کلمه bleachman

: معنی bleachman به فارسی

سفیدکن، شخصی که برای سفید کردن لباس‌ها از مواد سفیدکننده استفاده می‌کند.