معنی فارسی blennogenic

B1

بلننوژن به فرایندها یا عوامل تولیدکننده غلفظ اشاره دارد.

Referring to processes or factors that produce mucus.

example
معنی(example):

فرایندهای بلننوژن به تولید غشا منجر می‌شوند.

مثال:

Blennogenic processes lead to the formation of mucus.

معنی(example):

دانشمند واکنش‌های بلننوژن در ماهی‌ها را مطالعه کرد.

مثال:

The scientist studied blennogenic reactions in fish.

معنی فارسی کلمه blennogenic

: معنی blennogenic به فارسی

بلننوژن به فرایندها یا عوامل تولیدکننده غلفظ اشاره دارد.