معنی فارسی blepharorrhaphy
C1بلفارورافی، عمل جراحی برای به هم دوختن پلکها به منظور ترمیم آسیب.
Surgical procedure to stitch the eyelids back together.
- NOUN
example
معنی(example):
پس از یک آسیب، جراح یک بلفارو راف را برای ترمیم پلک انجام داد.
مثال:
After an injury, the surgeon performed a blepharorrhaphy to repair the eyelid.
معنی(example):
بلفارورافی برای بازگرداندن عملکرد پلک پس از آسیب ضروری است.
مثال:
Blepharorrhaphy is essential for restoring eyelid function post-injury.
معنی فارسی کلمه blepharorrhaphy
:
بلفارورافی، عمل جراحی برای به هم دوختن پلکها به منظور ترمیم آسیب.