معنی فارسی blick

B1

نگاه کوتاه یا سریع، به ویژه به چیزی که تحسین یا توجه را جلب می‌کند.

A quick or brief glance at something.

example
معنی(example):

سگ نگاهی سریع به خودروی در حال عبور کرد.

مثال:

The dog gave a quick blick at the passing car.

معنی(example):

او نگاهی کوتاه به کتاب انداخت قبل از اینکه آن را بگذارد.

مثال:

She took a brief blick at the book before putting it down.

معنی فارسی کلمه blick

: معنی blick به فارسی

نگاه کوتاه یا سریع، به ویژه به چیزی که تحسین یا توجه را جلب می‌کند.