معنی فارسی blightingly
B1بلایتینگ به معنای به شدت روشن یا بیپرده است و میتواند به هر چیزی که درخشان یا صریح باشد اشاره کند.
In an intensely bright or brutally honest manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
خورشید به شدت درخشان دیدن را سخت کرد.
مثال:
The blightingly bright sun made it hard to see.
معنی(example):
نظرات او به طرز بیپردهای و صریح بود.
مثال:
His comments were blightingly honest and direct.
معنی فارسی کلمه blightingly
:
بلایتینگ به معنای به شدت روشن یا بیپرده است و میتواند به هر چیزی که درخشان یا صریح باشد اشاره کند.