معنی فارسی blighty

B1

عبارتی عامیانه و محبتی برای اشاره به بریتانیا، به ویژه در زمان‌های جنگ.

A colloquial term for Britain, often used with affection, especially among soldiers.

noun
معنی(noun):

A wound that is relatively minor, but sufficiently severe that one will be sent to the hospital in England.

example
معنی(example):

در طول جنگ، سربازان برای بلایتی، کشور خودشان، احساس دلتنگی کردند.

مثال:

During the war, soldiers longed for blighty, their home country.

معنی(example):

کلمه بلایتی اغلب با محبت به بریتانیا اشاره دارد.

مثال:

The word blighty is often used to refer to Britain with affection.

معنی فارسی کلمه blighty

: معنی blighty به فارسی

عبارتی عامیانه و محبتی برای اشاره به بریتانیا، به ویژه در زمان‌های جنگ.