معنی فارسی blind pigs

B1

پدیده‌ای که در آن افراد یا چیزهای غیرمحتمل در دستیابی به موفقیت یا شانس‌های تصادفی موفق می‌شوند.

A phrase indicating that unexpected success can occur, even to those who are unlikely to achieve it.

noun
معنی(noun):

A blind tiger or speakeasy.

معنی(noun):

A police officer who has been bribed to ignore illegal activities.

example
معنی(example):

می‌گویند حتی خوک‌های نابینا بعضی مواقع بلوط پیدا می‌کنند.

مثال:

They say that even blind pigs find acorns sometimes.

معنی(example):

خوک‌های نابینا شب گذشته در کازینو شانس آوردند.

مثال:

The blind pigs got lucky at the casino last night.

معنی فارسی کلمه blind pigs

: معنی blind pigs به فارسی

پدیده‌ای که در آن افراد یا چیزهای غیرمحتمل در دستیابی به موفقیت یا شانس‌های تصادفی موفق می‌شوند.