معنی فارسی blindstory

B1

داستان پنهان، داستانی که در آن اطلاعات خاصی از خواننده پنهان می‌شود تا ایجاد تعلیق کند.

A narrative element where certain information is kept hidden from the reader to build suspense.

example
معنی(example):

یک داستان پنهان در یک کتاب می‌تواند تعلیق ایجاد کند.

مثال:

A blindstory in a book can create suspense.

معنی(example):

نویسنده به طرز هوشمندانه‌ای از یک داستان پنهان استفاده کرد تا خوانندگان را در حدس زدن نگه دارد.

مثال:

The author cleverly used a blindstory to keep readers guessing.

معنی فارسی کلمه blindstory

: معنی blindstory به فارسی

داستان پنهان، داستانی که در آن اطلاعات خاصی از خواننده پنهان می‌شود تا ایجاد تعلیق کند.