معنی فارسی bloc vote
B1نوعی رأیگیری که در آن یک گروه خاص بر اساس توافق، به صورت همزمان رأی میدهند.
A voting method where a group votes together to achieve a common goal, often seen in political contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
حزب تصمیم گرفت از رأی بلوک برای تصویب سیاست استفاده کند.
مثال:
The party decided to use a bloc vote to pass the policy.
معنی(example):
یک رأی بلوکی میتواند منجر به حمایت گستردهای از یک ابتکار شود.
مثال:
A bloc vote can lead to overwhelming support for an initiative.
معنی فارسی کلمه bloc vote
:
نوعی رأیگیری که در آن یک گروه خاص بر اساس توافق، به صورت همزمان رأی میدهند.