معنی فارسی blockage
B1انسداد، مانع ورود یا خروج چیزی، معمولاً در سیستم‌های لوله‌کشی یا جریانی.
An obstruction that impedes the flow of substances such as liquids or gases.
- noun
noun
معنی(noun):
The state of being blocked.
معنی(noun):
A thing that is blocking; an obstruction.
مثال:
There was a blockage in the sewer, so we called out the plumber.
example
معنی(example):
یک انسداد در لوله وجود داشت که باعث سرریز شدن آب شد.
مثال:
There was a blockage in the pipe that caused the water to overflow.
معنی(example):
پزشک گفت انسداد در شریان‌های من جدی است.
مثال:
The doctor said the blockage in my arteries was serious.
معنی فارسی کلمه blockage
:
انسداد، مانع ورود یا خروج چیزی، معمولاً در سیستم‌های لوله‌کشی یا جریانی.
