معنی فارسی blockishly

B1

به شیوه‌ای که ویژگی‌های مکعبی و گوشه‌دار دارد اشاره دارد.

In a manner that is block-shaped or characterized by bluntness and abruptness.

example
معنی(example):

او به‌طرزی بلوک‌وار صحبت کرد و از جملات کوتاه و ناگهانی استفاده کرد.

مثال:

He spoke blockishly, using short, abrupt sentences.

معنی(example):

اثاثیه با طراحی بلوک‌وار جا دادن در اتاق دشوار بود.

مثال:

The blockishly designed furniture was hard to fit in the room.

معنی فارسی کلمه blockishly

: معنی blockishly به فارسی

به شیوه‌ای که ویژگی‌های مکعبی و گوشه‌دار دارد اشاره دارد.