معنی فارسی blockout

B1

عمل جلوگیری از ورود نور یا دیگر عوامل حواس‌پرتی.

The act of blocking out light or sound to create an undisturbed environment.

example
معنی(example):

آنها یک قطع برق را برنامه‌ریزی کردند تا از حواس‌پرتی‌ها در طول جلسه جلوگیری کنند.

مثال:

They planned a blockout to prevent distractions during the meeting.

معنی(example):

قطع نور از پنجره به آنها اجازه داد در آرامش استراحت کنند.

مثال:

The blockout of the window allowed them to rest undisturbed.

معنی فارسی کلمه blockout

: معنی blockout به فارسی

عمل جلوگیری از ورود نور یا دیگر عوامل حواس‌پرتی.