معنی فارسی blood feuds
B2تعارضات خانوادگی یا قبیلهای که به دلایل اعتقادی، فرهنگی یا شخصی شکل گرفته و به انتقام منجر میشود.
Long-standing quarrels between families often involving revenge.
- noun
noun
معنی(noun):
A feud between clans or families; vendetta
example
معنی(example):
دشمنیهای خونین تعارضات دیرپایی بین خانوادهها یا طایفهها هستند که اغلب شامل انتقام میشوند.
مثال:
Blood feuds are long-standing conflicts between families or clans, often involving revenge.
معنی(example):
جامعه تلاش کرد تا دشمنی خونین را به طور مسالمتآمیز حل کند.
مثال:
The community tried to resolve the blood feud peacefully.
معنی فارسی کلمه blood feuds
:
تعارضات خانوادگی یا قبیلهای که به دلایل اعتقادی، فرهنگی یا شخصی شکل گرفته و به انتقام منجر میشود.