معنی فارسی blood moons
B1ماههای خونی به پدیدهای اطلاق میشود که ماه در حالت خسوف، به دلیل عبور نور قرمز خورشید از جو زمین، به رنگ قرمز درمیآید.
An astronomical event where the moon appears red during a total lunar eclipse.
- noun
noun
معنی(noun):
The moon as it appears during a total lunar eclipse.
example
معنی(example):
آسمان در خلال ماههای خونی به رنگ قرمز درآمد.
مثال:
The sky turned red during the blood moons.
معنی(example):
برخی افراد معتقدند که ماههای خونی بدشانسی میآورند.
مثال:
Some people believe that blood moons bring bad luck.
معنی فارسی کلمه blood moons
:
ماههای خونی به پدیدهای اطلاق میشود که ماه در حالت خسوف، به دلیل عبور نور قرمز خورشید از جو زمین، به رنگ قرمز درمیآید.